جدول جو
جدول جو

معنی چلکه چلکه - جستجوی لغت در جدول جو

چلکه چلکه
کم کم، اندک اندک، خرد خرد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چکه چکه
تصویر چکه چکه
قطره قطره، چکه چکه مثلاً قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
فرهنگ فارسی عمید
(چِکْ کَ چِکْ کَ)
قطره قطره. چیکه چیکه. (در بسیاری لهجه ها). قطره های آب یا هر مایع دیگر که پی در پی چکد. رجوع به چکه شود
لغت نامه دهخدا
(چِ لِ چِ لِ)
آواز کفش های پاشنه خوابیده هنگام راه رفتن کسی که از این نوع کفش در پای دارد. نقل صوت کفش آنگاه که به سبکی و کاهلی روند. صدای کفش هایی از نوع نعلین به هنگام راه رفتن با آنها، چلیک چلیک، چلپ چلپ. و رجوع به چلپ چلپ و چلیک چلیک شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چلک چلک
تصویر چلک چلک
آوازه کفشهای پاشنه خوابیده هنگام راه رفتن کسی که آنرا بپا دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چکه چکه
تصویر چکه چکه
قطره قطره
فرهنگ لغت هوشیار
صدای بوسه زدن، صدای بوسه
فرهنگ گویش مازندرانی
حرکت اضافی بدن به هنگام راه رفتن، پله پله و به تدریج کاری را انجام دادن، اندک اندک امور را
فرهنگ گویش مازندرانی
باران اشک
فرهنگ گویش مازندرانی